درود بر پارسی زبانان
جمهوری اسلامی ایران نه یک کلمه کمتر نه یک کلمه بیشتر .«امام خمینی (ره)»

 

به تاریخ وطن بنگر به آن آداب و آن فرهنگ                

به آن شاه جهان دیده به آن دنیای رویایی

 

چو فتح مصر و بابل ها ، به جنگ شرق و غربی ها         

ولی هیچ شهر آبادی نرفته سوی ویرانی

 

بود کوروش ذولقرنین ، بود محبوب در هر دل               

اگر با چشم دل بینی ، شوی سرباز ایرانی

 

نکرد توهین به هیچ دینی ، نکرد اجبار هیچ رسمی                 

نساختش او به هیچ عنوان مکانی را به اجباری

 

نِبِشت منشور معروفش ، بداد حق را به حقدارش           

با تمام قدرت و زورش بماند همواره مزدایی

شعر از رضا اصانلو


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 30 مرداد 1390برچسب:, :: 19:43 :: توسط : The M.F

 

کوروش پس از تاسیس یک حکومت بزرگ، شامل ممالک متمدن و نیرومند شرق نزدیک و میانه، و تامین حیثیت و افتخاری بزرگ برای خود و اعقاب خویش، در سال 520 قبل از میلاد پس از 70 سال عمر در کمال عزت و نیکنامی درگذشت. تقریبا" تمام مورخان و سیاحان و خاورشناسان از این مرد به نیکی یاد کرده اند.

هرودوت کوروش را پدری مهربان و رئوف می داند که برای رفاه مردم کار می کرد. وی می نویسد : "کوروش پادشاهی بود ساده، جفا کش، بسیار عالی همت، شجاع و در فنون جنگ ماهر، که ایالت کوچک فارس را یک مملکت بزرگ نمود. مهربان بود و با رعایا سلکوک مشفقانه و پدرانه می نمود. بخشنده، خوشمزاج و مودب بود و از حالت رعیت آگاهی داشت."

در جایی دیگر او را آقای تمام آسیا می خواند و می نویسد : "هنگام پادشاهی کوروش و کمبوجیه قانونی راجع به باج و مالیات وضع نگردیده بود، بلکه مردمان هدایا می آوردند. تحمیل باج و مالیات در زمان داریوش معمول گردید، لذا پارسیان می گفتند که داریوش تاجر، کمبوجیه آقا و کوروش پدر بود. اولین را به آن جهت که سود طلب بود، دومین را چون سختگیر و با نخوت بود و سومین (کوروش) را به واسطه اینکه ملایم و رئوف بود و همیشه خیر و خوبی ملت را هدف قرار می داد، پدر می خواندند."

گزنفون می نویسد : "او سطوت و رعب خود را در تمام روی زمین انتشار داد، بطوری که همه را مات و مبهوت ساخت. حتی یکنفر هم جرات نداشت که از حکم او سرپیچی کند و نیز توانست دل مردمان را طوری برخود کند که همه میخواستند جز اراده او، کسی بر آنها حکومت نکند."

همین مورخ در مطلبی دیگر می آورد که : "کوروش خوش قیافه، خوش اندام، جوینده دانش، بلند همت، با محبت و رحیم بود. شداید و رنج ها را متحمل می شد و حاضر بود با مشکلات مقابله کند ... کوروش دوست عالم انسانیت و طالب حکمت و قوی الاراده، راست و درست بود ... باید اذعان نمود که کوروش تنها یک فاتح چیره دست نبود، بلکه رهبری خردمند و واقع بین بود و برای ملت خود پدری مهربان و گرانمایه به شمار می رفت."

ریچار فرای معتقد است که : "یک صفت دوران حکومت کوروش همانا اشتیاق به فراخوی ها و سنت های مردم فرودست و فرمانبر شاهنشاهی و سپاسداری دین و رسم های ایشان و میل به آفریدن یک شاهنشاهی آمیخته و بی تعصب بود. صفت دیگرش ادامه سازمانها و سنت های شاهان گذشته یعنی مادها بود. با این تفاوت که فقط کوروش جانشین استیاک گشته بود. چرا که بیگانگان شاهنشاهی هخامنشیان را همان شاهنشاهی مادی و پارسی می دانستند."

همچنین خاورشناسان بسیار دیگری راجع به کوروش نظر داده اند که بیان همه آنها خارج از حوصله این مطلب است. در اینجا به یک نکته مهم می پردازیم و آن اینکه مولانا ابولکلام آزاد، ضمن تفسیر چند آیه از سوره کهف معتقد است که ذولقرنین در آیات قرآنی اشاره به همان کوروش هخامنشی است.

نکته جالب دیگر آنکه در آرامگاه کوروش کبیر این عبارت نوشته شده است : "ای انسان هر که باشی و از هر کجا که بیایی، زیرا که می دانم خواهی آمد، من کوروش هستم که برای پارسیان این دولت وسیع را بنا کردم. پس بدین مشتی خاک که تن من را می پوشاند رشک مبر

پلوتارک از دیگر مورخین در این باره می نویسد که : "اسکندر پس از حمله و خواندن این جملات بسیار متاثر شد و چون دید که درب آرامگاه کوروش را گشوده اند و تمام اشیاء گرانبهایی را که با او دفن شده است ربوده اند، دستور داد تا مرتکب را بکشند."


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 30 مرداد 1390برچسب:, :: 19:42 :: توسط : The M.F

 

راه در جهان یکی است و آن راه راستی است . (اشو زرتشت)

مطالب و موارد زیر از پایه های هر دینی می باشد که اگر کسی هر یک از این موارد را نپذیرد نمی تواند ادعا کند که دینی الهی دارد.

1- ایمان به خدای یگانه و دوری از شرک و بت پرستی .

2- ایمان به معاد و سرای آخرت و پاداش و جزای عادلانه ی انسان ها در آن سرا .

3- اعتقاد به عادلانه بودن نظام هستی .

4- ایمان به فرستادگان الهی و راهنمایان دین .

5- عبادت و بندگی خداوند با انجام فرایض دینی .

6- کسب مکارم اخلاقی مانند : تقوا ، عفاف ، صداقت ، کرامت نفس .

7- دوری از رذایل و زشتی های اخلاقی مانند : ظلم ، نفاق ، دروغ و ریا .

8- برپایی نظام اجتماعی بر اساس عدل .

هیچ پیامبری نیامده است مگر این که بر این محور ها تکیه کرده و مردم را به این امور فراخوانده است . به همین جهت است که می گوییم محتوی اصلی دعوت پیامبران یکسان بوده است و همه ی آن ها آورنده ی یک دین از جانب خدایی یگانه بوده اند .

اگر از نظر شما حتی یکی از موارد فوق در دینی نباشد یا باید در الهی بودن آن شک کردن و یا به احتمال زیاد آن قسمت تحریف شده باشد .


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 30 مرداد 1390برچسب:, :: 19:41 :: توسط : The M.F

 

مفسران جدید متون اوستای كهن مایل به كمینه ساختن وجود یا اهمیت آخرت شناسی در آن‌ها هستند. این پژوهش‌گران گاثاها را اصولاً متونی آیینی، و در روح و جوهره نزدیك و شبیه به سرودهای ودایی می‌دانند كه هدف پیشوای دینی از آفرینش آن‌ها، فراهم آوردن نیك‌بختی و حمایت [ایزدان] برای خود و جهان است. طرف‌دار چنین دیدگاهی، "هلموت هومباخ" (Helmut Humbach) است، هر چند وی اهمیت اندكی بدان بخشیده است (Die Gathas des Zarathustra, Heidelberg, 1959, I, p. 74)، و "ژان كلنز" (Jean Kellens) كه وجود آخرت شناسی خاصی را در بافت آیینی گاثاها پذیرفته است ("L'eschatologie mazdeenne ancienne" in S. Shaked and A. Netzer, eds., Irano-Judaica 3, 1994, pp. 49-53). با وجود این، دیگر پژوهش‌گران از سنت زرتشتی در بازیابی پیش‌آگاهی برخی از انگاره‌های اصلی آخرت شناسی در گاثاها، كه سپس‌تر توسعه یافته و جایگاهی مركزی را در دین زرتشتی به دست آورده است، پی روی می‌كنند. با وجود پیش‌رفت‌های كلان حاصل شده در فهم گاثاها، این متون هنوز بسیار پیچیده و مبهم‌اند و تفسیرهای گوناگون را برمی‌تابند.

در گاثاها اشاره‌ای وجود دارد به این آموزه كه فرد، به لحاظ آخرت شناختی، در برابر كردارهای خویش مسؤول و پاسخ‌گو است (یسن 31/14). انگاره‌هایی چون garo.demana، كه غالباً "خانه‌ی سرود" ترجمه شده (یسن 50/4، 51/15)، demana vanheush mananho "خانه‌ی منش نیك" (یسن 32/15)، یا anheush vahishta "بهترین هستی" (یسن 40/10، و با اطنابی توصیفی، 17-15) به نظر می‌رسد كه با پاداش دادن روح به جهت انجام دادن كارهای نیك مرتبط باشند. برعكس، "خانه‌ی دروغ" (druji demana)، جزایی است برای كردارهای بد (یسن 46/11، 49/11). این وضعیت دوزخی به صورت «زندگی دراز در تاریكی، خورش پلید، [و] بانگ دریغ» (یسن 31/20) توصیف می‌شود. در یسن 33/1 و 49/4 ممكن است اشاره‌ای وجود داشته باشد به كیفر اختصاص داده شده به كسانی كه كردارهای بدشان از كارهای نیك‌شان فزون‌تر است. انگاره‌های بهشت و دوزخ در گاثاها با عبارات "بهترین [هستی]" (یسن 44/2)، و "بدترین" (یسن 30/4) بیان می‌گردد. پل آخرت شناختی با اصطلاح chinvato peretu [= پل گزینش] (یسن 32/15، 33/1، 46/11)، و نیز شاید به وسیله‌ی "آتش" (یسن 31/9) دلالت می‌شود. قاعدتاً نمی‌توان با اطمینان گفت كه در گاثاها، آخرت شناسی با اصطلاحات اختصاصی یا عمومی داوری (قضایی) نموده و دریافته می‌شود. به نظر می‌رسد Sraosha ("اطاعت") ایزدی است كه به طور بسیار نزدیك و عمیقی با موضوع داوری و قضاوت در گاثاها مرتبط است.

یكی از اصطلاحات روشن آخرت شناختی در گاثاها Saoshyant، سودرسان آینده، است؛ اصطلاحی كه شاید در اصل برای خود زرتشت به كار رفته است (مانند یسن 46/3). هم‌چنین گاثاها به فلز گداخته (یسن 51/9، 33/1، 46/11) اشاره دارد كه، هر چند زمینه‌ی آن بسیار روشن نیست، اما می‌توان آن را در مفهومی كه پیرامون این انگاره در نوشتارهای پهلوی بسط و توسعه یافته است پذیرفت، كه برپایه‌ی آن، از یك داوری مكانیكی، كه به موجب آن مردم باید سراسر رودی از فلز گداخته را بپیمایند، نیكوكاران سالم و صحیح بیرون می‌آیند. واژه‌ی -yah نیز ممكن است به اصطلاحات آخرت شناختی در گاثاها متعلق باشد، كه، برپایه‌ی پیش‌نهاد "هرمان لومل" (Herman Lommel) می‌توان آن را "بحران، جدایی، خطر"، و در مفهوم حالتی آخرت شناختی، «اضطراب و نگرانی و دل‌واپسی [نسبت به فرجام حیات]» معنی كرد. این نكته كه آیا انگاره‌ی "رستاخیز" پیش‌تر در گاثاها شرح و بیان شده است، كاملاً روشن و آشكار نیست. اما لومل یسن‌های 30/7 و 34/14 را دلایل و نشانه‌های موجودیت این باور دانسته و در نظر گرفته است.


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 30 مرداد 1390برچسب:, :: 19:40 :: توسط : The M.F

 

زرتشت پیامبر بزرگ اریائی , یكی از جمله نوادر اندیشمندان جهان است . درباره دوران زندگی وی اگاهی درستی در دست نیست , اما قدر مسلم ان است كه دانشمندان بر اساس و پایه پژوهشهاو برسیهای انجام شده,زمان زندگی وی را از 1500 تا 3000سال پیش از میلاد میدانند . (اگر امسال را 1390 خورشیدی در نظر بگیریم دقیقا"3749سال).

اموزشها وفلسفه وجهان بینی زرتشت از همان دورههای كهن مورد توجه حكما و فلاسفه بزرگ جهان بوده است .اندیشمندان جهان باستان چون فیثاغورس,ارسطو,افلاطون و... با افتخار وغرور از زرتشت و فلسفه وی یاد كرده اند .در حكمت اشراق اهمیت و اعتبار و دیدگاههای وی زمینه ساز بسیاری از تحولات در فلسفه و حكمت شد .فلسفه عمیق زرتشت , از افلاطون تا هگل را از جنبه های متفاوت و سرشار خود برخوردار كرده است و نیچه مرد برتر را در وجود این بزرگ مرد تاریخ یافته و معرفی نموده است .

زرتشت نخستین پیغمبری بود كه در ان دوران كهن خدای واقعی را شناخت و یكتاپرستی را مطرح كرد .در فلسفه بران بود كه دو گوهر همزاد در اغاز , در عالم تصور پیدایی یافتند كه بكی نیكی و ان دیگری بدیست . اساس حركت و جنبش و زندگی از برخورد این دو می باشد و این هدف هیچ ارتباطی با ذات خداوند ندارد , در نهاد ادمی هم خیر هست و هم شر .

پروردگار ادمی را ازاد و با اختیار و اراده كامل افریده , فرد خرد مند باید از میان نیك و بد , نیك را بر گزیند نه بد را و پیرو راه سپنتا مینو باشد نه انگر مینو .

زرتشت بر علیه خرافات و موهومات دوره خود قیام كرد . قربانی پیشكش ندر ها و پرداخت باج و خراج به كاهنان  و قبول زور و بیداد از سوی فرمانروایان خودكامه و زهد و ریاضت را مردود شمرده و از كردار اهریمنی معرفی نموده . كار وكوشش و زندگی خوب وسالم و خوش ونعمت از راه درست به دست امده را ستود . عبادت را فقط خدمت به مردم و پیروی از سه اصل : اندیشه و گفثار و كردار نیك معرفی كرد . بسیاری از طبقات و گروههای اجتماعی ان روز كه سود خود را در خطر دیدند بر علیه وی قیام كردند  اما زرتشت با  مقاومتی صبورانه ایستادگی كرد و در انجام رسالت خویش كامیاب گشت

سروده های زرتشت كه در میان تمام اثار دینی جهان مشخص و متمایز میباشد , موسوم است به گاثه ها .گاث سرودی است كه با سدای خوش و اهنگین خوانده می شود و17 قطعه می باشد . سایر بخشهای اوستا به زرتشت ارتباطی نداشته و بعدها به این اندیشمند بزرگ و پیامبر كهن نسبت داده شده و تفاوت در سبك و معنی و مفاهیم , این مورد را كاملا" روشن می كند.

 

یزدان پاك نگهبان ایران باد


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 26 مرداد 1390برچسب:, :: 19:33 :: توسط : The M.F

 

تو اکنون شهر علم و اجتهادی                        تو رب النوع شمشیر و جهادی

تو خورشیدی شدی در گوشه ی غار                بر نور تو شد خورشید و مه تار

بتاب و روشنی بخش جهان باش                     میهن پیغمبر آخر الزمان باش

تویی هم مصطفی و هم محمد                       تو را در آسمان نامند احمد

تو کانون صفا مرد یقینی                              تو عین رحمه للعالمینی.

عید مبعث بر تمامی دین داران به خصوص مسلمانان جهان مبارک باد .


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 9 تير 1390برچسب:, :: 5:0 :: توسط : The M.F

 


استوانه کورش

 

به هنگام کاوش‌ها در بابِل (۱۸۷۹-۱۸۸۲)، باستان‌شناس کلدانی، هرمز رسام یک استوانه ی سفالین کوچک (۲۵ سانتیمتر)، به شکل بشکه یافت، که شامل یک نوشته از کوروش بزرگ بود. این استوانه که اکنون در موزه ی بریتانیا نگهداری می‌شود، خبری از خط ‌مشی کوروش بزرگ در باره ی اسرا می‌دهد: «من (کوروش) تمامی ساکنین پیشین آنها را گرد هم آورده و منزلگاه آنها را به ایشان بازگرداندم». استوانه کوروش بزرگ، یک استوانه ی سفالین پخته شده، به تاریخ ۱۸۷۸ میلادی در پی کاوش در محوطه ی باستانی بابِل کشف شد.

 

ترجمه

«منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه دادگر، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه جهان. پسر کمبوجیه، شاه بزرگ ... آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم، همه مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهریاری نشستم، مردوک (مردوخ = خدای بابلیان)، دلهای پاک مردم بابل را متوجه من کرد. ... زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم. ارتش بزرگ من به آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. آن‌ها را از زیر یوغ اسارت خارج ساختم، به بدبختی‌های آنان پایان بخشیدم. ... من فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند. فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و کسی آنان را نیازارند. خدای بزرگ از کردار من خشنود شد ... او برکت و مهربانیش را ارزانی داشت. ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم ... من همه شهرهایی را که ویران شده بود از نو ساختم. فرمان دادم تمام نیایشگاه‌هایی را که بسته شده بود، بگشایند. همه مردمانی را که پراکنده و آواره شده بودند، به سرزمین خود برگرداندم و خانه های ویران آنان را آباد کردم، باشد که دلها شاد گردد و هر روز در پیشگاه خدای بزرگ، برایم زندگانی بلند خواستار باشند ... من برای همه مردم جامعه‌ای آرام مهیا ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم.»

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 8 تير 1390برچسب:, :: 18:16 :: توسط : The M.F

 

مفسران و تاریخ‌دانانی که به تطابق ذوالقرنین با کوروش کبیر گواهی داده اند:

و مولایمان علی (علیه السلام) نیز در روایتی به پیامبر بودن ذوالقرنین اشاره ای فرموده اند.

1-  مولانا ابوالكلام آزاد، مفسر بزرگ قرآن و وزیر فرهنگ هند در زمان گاندی در تفسیر مجمع‌البیان

2- ترجمه تفسیر سوره کهف از باستانی پاریزیریال

3-  علامه طباطبایی در تفسیر المیزان

4-  آیت‌الله ناصر مكارم شیرازی و ده نفر از مفسران بزرگ قرآن در تفسیر نمونه (مانند قرائتی، امامی، آشتیانی، حسنی، شجاعی، عبدالهی و محمدی)

5-  تابنده گنابادی در کتاب سه داستان عرفانی از قرآن

6-  آیت الله میر محمد کریم علوی در تفسیر کشف الحقایق (با ترجمه عبدالمجید صادق نوبری)

7-  حجت الاسلام سید نورالدین ابطحی در کتاب ایرانیان در قرآن و روایات

8-  دکتر علی شریعتی در کتاب بازشناسی هویت ایرانی اسلامی

9-  صدر بلاغی در قصص قرآن

10-  جلال رفیع در کتاب بهشت شداد

11-  دکتر فاروق صفی زاده در کتاب از کورش هخامنشی تا محمد خاتمی

12-  منوچهر خدایار در کتاب کورش در ادیان آسیای غربی

13-  قاسم آذینی فر در کتاب کورش پیام آور بزرگ

 14-  دکتر فریدون بدره‌ای در کتاب کورش در قرآن و عهد عتیق

15-  محمد کاظم توانگر زمین در کتاب ذوالقرنین و کورش

16-  آیت الله سید محمد فقیه استاد اخلاق، حافظ کل قرآن و نماینده مجلس خبرگان دوم

17-  استاد محیط طباطبایی

18-  حجه الاسلام شهید هاشمی نژاد

20-  سر احمدخان بنیان‌گذار دانشگاه اسلامی علیگر هند

و بسیاری از علمای داخلی و ارجی کشور که موارد فوق تنها گوشه ای از آنان می باشد .


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 8 تير 1390برچسب:, :: 18:2 :: توسط : The M.F

 

این تنها سخنان کمی و کوتاهی از حضرت کوروش بزرگ (درود خدا بر او باد ) می باشد . بله من از کلمه ی «حضرت» منظوری را دنبال می کنم .

علاقمندان به این موضوع بعد ها شاهد مطالبی چون اثبات پیامبری کوروش کبیر (با استناد به روایات گوناگون)و همچنین مقایسه ی سخنان او با قرآن کریم را در این وبلاگ مشاهده خواهند کرد . لطفا مرا با نظرات خود راهنمایی کنید .

 

همواره نگهبان کیش یزدان باش، اما هیچ قومی را وادار مکن که از کیش تو پیروی کند و پیوسته به خاطر داشته باش که هر کسی باید آزاد باشد تا از هر کیش که میل دارد پیروی کند.

***

فرمان دادم بدنم را بدون تابوت ومومیایی به خاک سپارند

تـا تـکــه تـکــه ی بـدنـم قـسـمـتـی از خـاک ایـران شــود

***

منم کورش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابـِل، شاه سومر و اَکـَد...، شاه چهار گوشه ی جهان

***

ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. وضع داخلی بابل و جایگاه های مقدسش قلب مرا تکان داد

***

من برای صلح کوشیدم

***

من برده داری را بر انداختم، به بدبختی آنان پایان بخشیدم.

***

فرمان دادم که همه ی مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند

***

فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند.

***

باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست .

***

دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند.

***

اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید.

***

آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به سهولت است .

***

وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند، نه رفتار و عملکرد شما

***

سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است، نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد .

***

اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید که همیشه می گرفتید .

***

افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را بگونه ای متفاوت انجام می دهند.

***

پیش از آنکه پاسخی بدهی با یک نفر مشورت کن ولی پیش از آنکه تصمیم بگیری با چند نفر .

***

کار بزرگ وجود ندارد، به شرطی که آن را به کارهای کوچکتر تقسیم کنیم .

***

کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید .

***

انسان همان می شود که اغلب به آن فکر می کند .

***

همواره بیاد داشته باشید آخرین کلید باقیمانده، شاید بازگشاینده قفل در باشد

***

تنها راهی که به شکست می انجامد، تلاش نکردن است .

***

دشوارترین قدم، همان قدم اول است .

***

عمر شما از زمانی شروع می شود که اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید .

***

آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد .

***

وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد، بخاطر این است که شما چیز زیادی از آن نخواسته اید .

***

من یاور یقین و عدالتم من زندگی ها خواهم ساخت، من خوشی های بسیار خواهم آورد من ملتم را سربلند ساحت زمین خواهم کرد، زیرا شادمانی او شادمانی من است.


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 6 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 18:8 :: توسط : The M.F
درباره تارنما
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و درود فراوان. این تارنما صرفا برای یاد آوری گذشته ی گهر بار ایران اسلامی می باشد . تاریخ و تمدنی که باعث افتخار ایرانیان شده است . ایرانیانی که در عصر جاهلیت دنیا یگانه پرست بودند . این دلیلی بر نژاد پرستی و تعصبات نژادی نیست بلکه به عنوان هم میهن تاریخ کشورمان را تحسین می کنیم. در این تارنما هیچ گونه هدف سیاسی یا تبلیغی نداشته و نخواهیم داشت . هم چنین به این اعتقاد راسخیم که برای نشان دادن سربلندی ایران عزیز هیچ نیازی به زیر پا گذاشتن ادب و همچنین توهین به اقلیت ها ی قومی در سرتاسر دنیا به ویژه در ایران اسلامی نمی باشد . پس از دوستان گرامی درخواست می کنم اگر مواردی غیر از موارد ذکر شده را در این تارنما مشاهده نمودند ، به این جانب اطلاع دهند . چو ایران نباشد تن من مباد . The M.F
واپسین پست ها
نگارندگان
دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا تارنمای این جانب را را با عنوان کوروش کبیر «پیامبر الهی» به آدرس the-great-cyrus.mihanblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 179
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1